عــــــــــــــــــشق ممنـــــــــوع

هفت بار خویشتن را خوار یافتم :

نخست آن که دیدم به امید سرفرازی جامه خواری به تن کرده است.

دوم آنگاه که دیدم در برابر راست قامتان جست و خیز می کند.

سوم آنگاه که او را در گزینش میان سخت و آسان آزاد گذاردند و او آسان را بر گزید.

چهارم آنگاه که گناهی انجام داد و سپس خود را دلداری داد که دیگران نیز همگی چون او گناه می کنند.

پنجم آنگاه که از سستی خویش رنجها دید و بردباری اش را نشان توانمندی اش شمرد.

ششم آن زمان که زشت چهره ای را خوار شمرد-حال آنکه چهره ی یکی از نقابهای خود او بود .

هفتم آن زمان که به ستایش زبان گشود و اندیشید که کار نیکویی انجام داده است. 

[ جمعه 19 خرداد 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته, ] [ 20:7 ] [ AMIN ]

نسیم ملایم مهربانیت

روح بی تابم را نوازش می دهد

با تو پنهانی ترین عمق وجودم

نورباران می شود

باران رحمت بودنت

ترس از با خود بودن را می شوید

کویر هستی ام را آبیاری می کند

و نغمه عشق را بر لبانم جاری می سازد

چه زیباست با تو بودن

چه زیباست زندگی را با تو پرواز کردن

چه زیباست شوق هستی را با تو سر دادن

و چون مرغ خوش آهنگی بر شاخه لرزان حیات آشیان ساختن

چه زیباست هستی را از نگاه تو دیدن

و چون نیایش از لبان تو جاری شدن

در موسیقی آب با تو نواختن

در چشمه با تو جوشیدن

ترس ها را شستن

در پی محو نقش ها

و بی رنگی رنگ ها رفتن

و زندگی را چون شعری نو

دوباره سرودن 

[ یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته, ] [ 15:56 ] [ AMIN ]

روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند ، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند. همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم. انسان عاشق زیبایی نمی شود. بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

انسان های بزرگ دو دل دارند: دلی که درد می کشد و پنهان است ، دلی که میخندد و آشکار است. همه دوست دارند که به بهشت بروند، ولی کسی دوست ندارد که بمیرد . عشق مانند نواختن پیانو است. ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی. دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.

اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود. عشق در لحظه پدید می آید. دوست داشتن در امتداد زمان. و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است. راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود. انسان چیست ؟ شنبه: به دنیا می آید. یکشنبه: راه می رود. دوشنبه: عاشق می شود. سه شنبه: شکست می خورد. چهارشنبه: ازدواج می کند. پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد. جمعه: می میرد 

[ پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته, ] [ 22:24 ] [ AMIN ]

قول داده ام...

گاهـــــــی

هر از گاهـــــی

فانـــــوس یادت را

میان این کوچه های بی چراغ و بی چلچلـــــــه، روشن کنم

خیالت راحــــــت! من همان منـــــم؛

هنوز هم در ین شبهای بی خواب و بی خاطـــــره

میان این کوچه های تاریک پرسه میزنم

اما به هیچ ستاره‌ی دیگری سلام نخواهــــــم کرد 

[ پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته, ] [ 22:23 ] [ AMIN ]

عذر خواهی همیشه بدان معنا نیست که تو اشتباه کرده‌ای و حق با آن دیگری است.

گاهی عذر خواهی بدان معناست که آن رابطه بیش از غرورت برایت ارزش دارد. 

[ پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته, ] [ 22:23 ] [ AMIN ]

آنقــدر مــــرا سرد کـــرد ؛

از خــــودش .. از عشـــق

کــه حـــالا بــه جـــای دلبستن ، یــــخ بستــه ام!

آهــــای !!! روی احســاســم پــا نگذاریــد

لیـــز می خوریــد! 

[ پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته,خونه خدا, ] [ 22:22 ] [ AMIN ]

خورشید که رفت بیا

چشم به راه آمدن توام،بیا، هر شب بیا

از ستاره ها نشان مرا بپرس

از مهتاب سراغ مرا بگیر

از سکوت کهکشان ها ، زمزمه ی مهرجوی مرا با خود بشنو!...

آن را که ما است،

آن را که دو نیمه را یک سیب کرده است،

آن که دو نیمه را یک خویش کرده است،

دریاب! 

[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته, ] [ 16:37 ] [ AMIN ]

اگه چشمات پرسید بگو ندیدمش... اگه گوش هات پرسید بگو نشنیدمش... اگه دستت لرزید بگو مال سرماست... اما اگه دلت لرزید به خودت دروغ نگو دوستش داری!

 

نگار روزی دیگر فرا رسیده است.اگر چشم هایت گشوده شده اندو اگر می توانی صادقانه لبخند بزنی بدان که خداوند................... هنوز عاشق توست !!!!!!!!!!!!!!!

 

فکر بیدار ، فکری است که اصل و منشاء و رسالت خود را بشناسد . اگر انسان به خود ایمان داشته باشد هر غیر ممکن ، ممکن می شود . ما به این دنیا نیامده ایم تا یکدیگر را داوری کنیم ، بلکه وظیفه ی ما دوست داشتن و یاری رساندن ، به همدیگر است ما باید از گذشته درس عبرت بگیریم اما خود را زندانی آن نسازیم و با عشق و پشتکار دنیای بهتری بنا کنیم .

 

 

 همیشه به انتهای گریه که می رسم

صدای ساده فروغ از نهایت شب را می شنوم

صدای غروب غزلها

صدای بوق بوق نبودن تورا در تلفن

آرام تر که شدم شعری از دفاتر دریا را می خوانم

و به انعکاس صدایم در آیینه اتاق خیره می شوم

در برودت این همه حیرت کجا مانده یی آخر؟

 

 

از دشمنی تا دوستی یک لبخند از جدایی تا پیوند یک قدم .

از توقف تا پیشرفت یک حرکت از عداوت تا صمیمیت یک گذشت .

از شکست تا پیروزی یک شهامت از عقب گرد تا جهش یک جرات .

از نفرت تا علاقه یک محبت از خست تا سخاوت یک همت .

از صلح تا جنگ یک جرقه از آزادی تا زندان یک غفلت

 

آیینه پرسید که چرا دیر کرده است نکند دل دیگری او را سیر کرده است خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تأخیر کرده است گفتم امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است خندید به سادگیم آیینه و گفت احساس پاک تو را زنجیر کرده است گفتم از عشق من چنین سخن مگوی گفت خوابی سال‌ها دیر کرده است در آیینه به خود نگاه می‌کنم ـ آه! عشق تو عجیب مرا پیر کرده است راست گفت آیینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است

 

 

 تکیه به شونه هام نکن... من از تو افتاده ترم.... ما که به هم نمیرسیم... بسه دیگه! بذار برم..... کی گفته بود به جرم عشق؟ یه عمری پرپرت کنم... یه گوشه ای کنج قفس... چادر غم سرت کنم.... من نه قلندر میشمو.... نه قهرمان قصه ها.... نه برده ء حلقه به گوش.... نه مثل اون فرشته ها... من عاشقم...همینو بس! غصه نداره...بی کسیم! قشنگیه قسمت ماست! که ما به هم نمیرسیم

 

 

 چارلی چاپلین به دخترش: تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدن عریانت را نشانش نده

 

در حقیقت این عمر نیست که می گذرد این ماییم که رهگذریم

 

زندگی یه درام خنده دار و شاید هم یک کمدی غم انگیز باشد

 

 

[ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته,قطعات عاشقانه, ] [ 21:44 ] [ AMIN ]

یکنفر در هـمین نزدیکــی ها

چــيزی

به وسعت یک زنــدگی برایت جا گذاشته است

خیالـــت راحت باشد

آرام چشمهایت را ببــند

یکنفر برای همه نگرانـــــی هایت بیــدار است

یکنفر که از همه زیبایی های دنیــا

تـنهـا تـــو را بـــــاور دارد ...

----------------------------------------------------------------

واژه ها ..

قـَــد نمی دهند !!

ارتفاع دلـــــتنگی ام را...

من فقط ..

سایهء نبودن تو را ..

برسر شعـــــر ..

مستدام می کنم..!!
 

----------------------------------------------------------------

از تپــش هــای قلبم

خواستنت را کــه بگيــرم

می ايســـتد

----------------------------------------------------------------

 


از روزی که نامتـــ

ملکه ی ذهنمـــ شد،

احساســ می کنمــ جمجمه امـــ

با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ...

----------------------------------------------------------------


دلم تنگـ می شـود گاهـی

  برای  . ..

  یك « دوستت دارم »  سـاده !

دو « فنجـان قهــوه ی داغ »

----------------------------------------------------------------

 

اینــــجا تا پیراهنت راســـیاه نبینند

باور نمـــی کنند چیزی از دســــت داده باشـی ...

----------------------------------------------------------------

 

 

  امــروز 

آرام تـــریـن

لــــحظـﮧ ﮯ دلـگـیـــر کننــده ﮯ

نــاب ِ دنیــاســـــــت ..

----------------------------------------------------------------

رفتــه اي

و مــن هــر روز،

بــه مــوريــانــه هــايــي فکــر مــي کنــم

کــه آهستــه و آرام

گــوشه هــاي خيــال ام را مــي جــونــد!

به گــذشـتــه که بــرمــیـگـــردم....

از حـــــــال مــیــروم....!.!.!

----------------------------------------------------------------

حالــــا که رفتـــه ای

بهانه ی خوبی است

«شــب، سکـــوت، کــویر»

فقــط صدای این هــق هــق را

کم کنــــــید

 

 



 

[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته, ] [ 22:33 ] [ AMIN ]

شـــايد ســرم را از تـــه تراشيـــدم

شـايد خـاطرات دسـتانت از

 ياد گيســـوانم بـــرود!

+_+_+_+_+

صبــ ـ ـ ـ ـر یکــــــ دروغ بزرگـــ است چون سالهاستـــ که با

غـــــوره ها کلنجار میـــــــــروم اما حلوا نمی شونــــد...

+_+_+_+_+

من به هیچ دردی نمی خـــــــــــورم

ایـــــــن درد ها هستنــــــــد

که چپ و راستـــــ به من می خورند...

+_+_+_+_+

ای بانو

بیـــا حواســـــ ــــــمان را پرت کنیم

مال هر کس دورتر افتاد عاشق تر است

اول خودم

حواسم را بده تا پرتـــ کنمـــ . . .

+_+_+_+_+

فرقی ندارد ...

شرق یا غرب ...

شمال یا جنوب ...

من تو را به هر جهت دوست دارم هنوز

+_+_+_+_+

بي ســــــــيگار كه كه مي شوم

اندكـــــــــــي

فقط اندكـــــــي پول خرج مي كــــــــنم و دوباره سيـــــــــگار دارم

امــــــــا

جواني ام

كــــــوه غرورم را خـــــــــرج كرده ام

هنــــــــــوز تو را نــــــدارم

+_+_+_+_+

این سیگارهای آخر شب ...

عجب بویِ تو میدهند

میگویند سرطان زاست

ولشان کن حتمــــا تــــو را نشنیده اند......

+_+_+_+_+

شال و کلاه می بافــــــــــــم

با خیالتـــــــ

تا در ســــرمای نبودنت یخ نبنــــــدم

+_+_+_+_+

سیبـــــــ همـــان است ...

امـــا ...

مـــن دیگـــر آدم نمیشومــــ

+_+_+_+_+

چـــــه به کش به کــــشی شـــــده

بی تـــــو بودن را درد می کشــــــــــــــــم

با درد فریاد می کشــــــــــــم...

فریـــاد از خشـــــم می کشـــــم

با خشــــم هم, مثل همیشـــــه

سیگــــــار های تلخـــــــــــ ـ ـ ـ را....

+_+_+_+_+

گفته بودم ميکشمت آخر ...

امروز دم غروب وقت اذان

دلم را با اشک آب دادم

رو به قبله خواباندمش

يک دو سه تمام شد ديگر بهانه ات را نمي گيرد..

+_+_+_+_+

آهسته و بی سرو صدا ...

تند تند و پر هیجان ...

هرجوری که دلت خواست

فدای سرت

دیگر چه فرقی می کند !؟؟

وقتی هزار بار بند خورده است ...

این چینی ی نازک تنهـــایی من

تو فقط بیــــا بانو .

+_+_+_+_+

لطفا به من عشق تعارف نکنيد

سيرم

از بس گول خورده ام

+_+_+_+_+

اینک اعتراف من

بی کـَس و کار شده ام ، اما هنــــــوز مثل تو ...

بی همه چیـــــــز نشده ام .

+_+_+_+_+

هـــــــی لعـــنتی

میخواهم توصیفـــــــ ات کنم...

خیاطــــ نبودی...

اما خوب وصلـــه های جور واجـــــور به من زدی

آشپـــــــــــز نبودی..

اما چه آش چــــــــربی برایم پختــــــــــی

کفــــــــاش نبودی....

اما چه به اندازه کفش رفتن ام را دوختـــــــی

ومــــــــــــن...

دیوانه نبودم....

اما چـــــه دیوانه وار دوست اتـــــ - ـ میدارم هنـــــــــــوز..

+_+_+_+_+

جوینده ، یابنده است ....

دروغی بیش نیست

همه جا را بدنبال نخودهای سیاهی که خواسته بودی ؛ گشته ام

پیدا نمی شوند.

+_+_+_+_+

حماقت يعنـــــــــي من ....

حماقت يعني من

چه ساده لوحانه

پايه شده بودم

براي خيال ات

كه تخت شود

تا با هر كه دلت خواست رويش هرزه گي را معنا كني

+_+_+_+_+

کمر بسته ام به خودکشی ...

بیخیـــال هم نمی شوم ...

هم دست اند با من ؛

این سیگارهای تلخ و آن خاطـرات

+_+_+_+_+

هــرچــه من "دل" مــــی دادم...

تـــو "دل" مـــی بریدی

"دل ها" خوب بــُر خورده بود اگر...

زیر و رو نمــــی کشیدی ...

+_+_+_+_+

در این ما رمضــــــــــــان بی تــ ـ ـو

هــر بار روزه مـــرا می برد....

دست به دعــــا می شـــوم

کاش یکبــــــــار هم...

تــــو را بیاورد..

+_+_+_+_+

شك ندارم

سفره ي دلم را كه وا كنم

همه سير ميشوند

+_+_+_+_+

دلــــــم ســــیــــــب مـــــــــــــــی خــــــــــواهــد

نمـــــــــ خــــواهــــی آدم شــــوی ؟؟؟

+_+_+_+_+

شیــــرین ام ...

تیشه را برداشته ام ؛

تو فقط بگــو کدام ریشه ام !؟؟

+_+_+_+_+

تمام عكاس خانه هاي اين شهر را

به دنبال يك عكس رنگي

شايد هم تمام رخ از عشق گشت ام

فتوشاپ بيداد ميكند اين روزها

+_+_+_+_+

لطفا وجب بگیرید ...

دیگر قورباغه های عالم هم نفس کم آورده اند

برای خواندن "ابوعطا"

آب از سر من ؛

خیــــلی وقت است که گذشته .

+_+_+_+_+

من که شـــــاعر نبودم ...

کلمات و واژه هایم کنار هم قرار نمی گرفتند ؛.

همگی با هم غـریبه بودند .

حالا دیگــــر خوب از تو یاد گرفته اند

با هر غريبه اي خوابيدن را

+_+_+_+_+

شیرین نمیشود ...

طعم تلخ دروغ هایی که به خوردم داده ای

کار از حلوا حلوا کردن گذشته ست

+_+_+_+_+

سیب را برای خودت نگه دار

دیگر حـــوایت به سرم نمی زند

اینروزها ...

هلو های پوست کنده بیــــداد میکنند

+_+_+_+_+

نانوا هم جوش شیرین می زند

بیچاره

فرهاد . . . !

+_+_+_+_+

آنقدر تمام عشق و احساس هایم را...

برایت پخته و گرم کرده بودم

که می ترسیدی لب بزنی

مبادا دهان ات بسوزد

اینقدر از عشق من لب نزدی

تا از دهان افتاد...

+_+_+_+_+

قسم می خورم ....

دیگر حتی نامت را در اشعارم نخواهی دید ...

روی جلد دفتر شعرم بزرگ نوشته است :

" لعنت خـــــــدا بر پدر و مادر کسی که در این مکان آشغــال بریزد. "

+_+_+_+_+


ادم فمهمیــــــده ای بود

خوبــــــــ میدانســـت

کجاهـــا خودش را به نفهمی بزنـــــد

+_+_+_+_+

از چه بنویسم؟

از آرزوهایی که نشکفته خزان زده شده اند؟

یا از تمام احساساتم

که زیر پاشنه های هوس تو...

تکه تکه شد؟؟

+_+_+_+_+

تــــا آخـــر دنیا همــــینه

اون یـــه دونه یوســــفی هم که برگشت به کنعان اش

استثنا بود...

تو غــــمت را بـــــــخور..

+_+_+_+_+

این روزها خودم ....

اینقــــدر سیگار برای دود کردن دارم

تو دیگر کبریت برای آتش زدن روح و روان ام نکش( لعـنتی ).....

+_+_+_+_+

برایم نامه نوشته بود :

" چقدر خوبه ، کسی هست . . .

که وقتی بهش فکر می کنی !

اونقدر گرم میشی ، که یادت میره

اتـــــاقت چقدر سرده ..! "

ای لعنت بر این یارانه ها....

که همه از ترس قبض های آخر ماه ...

از سر ماه عاشق شده اند...

+_+_+_+_+

باور نکنید .........

اینها همه شایعه است ....

که اعتیاد در جامعه رو به گسترش است .

امروزه همه ورزشکار حرفه ای شده اند....

در رشتۀ ......

" مـــوش دوانی "

+_+_+_+_+

بـــــاز ...

همه جــــــــا باران می بارد

بــــــاز...

چشمــــــان خیسم را

به کــــدام بند بیاویزم؟...

 

 

[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:اشعار عاشقی,عشق ممنوع,عاشق,دل شکسته,دل نوشته , ] [ 22:11 ] [ AMIN ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
درباره وبلاگ

سلام دوستان من امین هستم 18 ساله از کرج امیدوارم از وبلاگ خودتون خوشتون بیاد نظر یادتون نره
آرشیو مطالب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 151
بازدید کل : 43296
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 50
تعداد آنلاین : 1


فال حافظ